ارزیابی نظریه غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی شبه‌قاره، در تجدیدپذیری وحی سنت

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران

2 دانش آموخته دکتری علوم قرآن و حدیث، پژوهشگر و مدرّس دانشگاه جامع امام حسین ع

3 استادیار گروه معارف اسلامی پردیس شهید رجایی ارومیه دانشگاه فرهنگیان

چکیده

در دو قرن اخیر، عده‌ای از متفکران مسلمان در شبه قاره هند، جنبش‌هایی را با اهدافی نوگرایانه پدید آوردند که به لحاظ نظری به برداشت های خاصی از دین منتهی شد. آن‌ها که بعدها به قرآنیون مشهور شدند، رویکردی انتقادی، در مواجهه با سنّت نبوی داشتند. نکته محوری در مباحث همه‌ قرآنیان شبه‌قاره هند، تأکید بر قرآن‌بسندگی و بی‌نیازی از سنّت بود. غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی معاصر شبه قاره، از جمله شخصت‌هایی است که در قرآن-بسندگی، تقریری نو نسبت به نظریه‌های قبلی دارد. از دیدگاه وی، وحی قرآن ثابت است و وحی سنت تجدیدپذیر. از آن جا که این نظریه، متأثر از نظریه‌های نواندیشانه غربی درباره وحی است و با نظریه‌های اسلامی تناقض دارد، نوشته حاضر، در صدد برآمد تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسلامی به بررسی و نقد نظریه‌اش بپردازد. بر اساس بررسی‌ها، نظریه پرویز چهار مولفه دارد: بر اساس آیات قرآن، فرمان‌های پیامبر(ص) در حوزه سنت، مانند هر انسان دیگری در معرض اشتباه قرار دارد؛ پیامبر(ص) و اصحابش برای سنتی که در قالب حدیث ثبت شده بود، اهتمامی نداشته‌اند؛ عقل برای تشریح جزئیات دین، تحت دلالت و هدایت قرآن، در تمام حالات کافی و وافی خواهد بود؛ طبق آیاتی از قرآن، وحی سنّت نسبت به غیر پیامبر(ص) خاصیت تعمیم‌پذیری دارد. نقد‌هایی که بر این مولفه‌ها وارد است، عبارتند از: آیاتی که پرویز بر اساس آن‌ها مدعی خطاپذیری سنّت پیامبر(ص) است، دلالتی بر این امر ندارند. برخلاف نظر وی، پیامبر(ص) و یاران او در زمان حیاتش، اهتمام فراوانی به سنت داشته‌اند. ...

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Evaluation of Ghulām Aḥmad Parwīz’s (the Qur’ānist Thinker of the Indian Peninsula) Theory on the Repeatability of the Sunna Revelation

نویسندگان [English]

  • Hasan Rezaii Haftador 1
  • mohammad qasemi 2
  • safar nasirian 3
1 Associate Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, Farabi University of Tehran
2 PhD student in Quran and Hadith, researcher and lecturer at Imam Hossein University
3 Assistant Professor of Islamic Education, Shahid Rajaei Campus, Urmia, Farhangian University
چکیده [English]

Although all Qur’ānists of the Indian Peninsula emphasize the Qur’ānism and needlessness to the sunna, they adopt different explications for this issue. Ghulām Aḥmad Parwīz, the contemporary Qur’ānist thinker of the Indian Peninsula, is one of the figures who has given in a new explication in this regard. His exposition of Qur’ānism is tied to his classification of the different types of revelation. In his opinion, the qur’ānic revelation is fixed, while the sunna revelation is repeatable. Since his theory about the repeatability of the sunna revelation is influenced by the Western intellectuals about the revelation and contradicts the Islamic theories, the study at hand aimed at examining and criticizing his theory. The results of this investigation show that Parwīz’s theory – which relies on the intellect, the qur’ānic verses, and the history of Islam – has four components. First, based on the qur’ānic verses, the orders of the Prophet (s) in the sunna realm (like those of any other human) is prone to mistakes. Second, the Prophet (s) and his Companions did not make efforts with regard to the sunna that was recorded in the form of Ḥadīths. Third, intellect, under the guidance of the Qur’ān, is sufficient in all conditions for the explanation of the details of religion. Fourth, according to some verses of the Qur’ān, the sunna revelation can be generalized to people other than the Prophet (s). However, there are some criticisms against these components. First, the verses that Parwīz uses to claim ...

کلیدواژه‌ها [English]

  • Revelation
  • Sunna
  • Fallibility
  • Intellect
  • Repeatability
  • Ghulām Aḥmad Parwīz
  • قرآن کریم

    نهج­البلاغه(1414ق)، تحقیق صبحی صالح، قم: هجرت.

    • آلوسى، محمود(1415ق)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت: دارالکتب العلمیة.
    • ابن­حنبل، احمد(بی­تا)، مسند احمد­بن­حنبل، قاهرة: مؤسسة قرطبة.
    • ابن­خزیمه، محمد­بن اسحاق(1390ق)، الصحیح، تحقیق محمد مصطفى الأعظمی، بیروت: المکتب الإسلامی.
    • أبو داود سجستانی، سلیمان­بن أشعث(بی­تا)، سنن أبی داود، بیروت: دار­الکتاب العربی.
    • ابوالفتوح رازى، حسین­بن علی(1408ق)، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد: آستان قدس رضوى.
    • اسعدی، محمد(1385)، «جریان‌شناسی قرآن بسندگی در دو قرن اخیر(نگاهی به شبه قاره هند و کشورهای عربی)»، مجله حدیث و اندیشه، ش1، ص 106-95.
    • اعظمی، محمد مصطفی(1977)، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینها، ریاض: بی­نا.
    • جوادی آملـی، عبدالله(١٣٧٨)، شریعت در آینه معرفت، قم: مرکز نشر اسراء.
    • حاکم نیشابوری، محمد­بن عبدالله(1411ق)، المستدرک على الصحیحین، تحقیق مصطفى عبد­القادر عطا، بیروت: دار­الکتب العلمیة.
    • دارمی، عبدالله­بن عبدالرحمن(1407ق)، سنن الدارمی، بیروت: دار­الکتاب العربی.
    • شرف­الدین، عبدالحسین(1383)، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، قم: دفتر نشر اسلامی.
    • طباطبایی، سید محمد حسین(1350)، اصول فلسفه و روش رئالیسم، با مقدمه و پاورقی مرتضی مطهری، قم: دارالعلم.
    • ـــــــــــــــــــــــ(1390ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
    • طبرسى، فضل­بن حسن(1372)، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران: ناصر خسرو.
    • طبری، محمد­بن جریر(1412ق)، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، بیروت: دار­المعرفة.
    • طوسی، محمد­بن حسن(1409ق)، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق‌ احمد حبیب قصیر العاملی، قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
    • عسکرى، مرتضى(1382)، نقش ائمه: در احیای دین، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر.
    • فخر رازى، محمد­بن عمر(1420ق)، مفاتیح الغیب، بیروت: دار­إحیاء التراث العربی.
    • کلینى، محمد­بن یعقوب(1407ق)، الکافی، تهران: دارالکتب‌الإسلامیه.
    • مصباح یزدی، محمد تقی(1383)، آموزش فلسفه، تهران: انتشارات امیرکبیر.
    • مطهری، مرتضی(1374)، مجموعه آثار، تهران: صدرا.
    • میبدى، احمد­بن محمد(1371)، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران: امیر­کبیر.
    • هیک، جان(1376)، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، تهران: الهدی.
    • ــــــــــ(1378)، مباحث پلورالیسـم دینـی، ترجمـه عبـدالرحیم گـواهی، تهران: تبیان.
    • Brown, (1996), Rethinking tradition in modern Islamic thought, Cambridge: Cambridge University Press.
    • Parwez, Gh.(1987), Exposition of Holy Quran, Lahore: Tolu-e-Islam Trust.
    • Parwez, Gh. & M. Jirajpuri(2016), The Statuse Of Hadeeth in Islam, through The Quranic and Historical perspective, Translated and Edited by Ejaz Rasool, Lahore: Tolu-e-Islam Trust.
    • Reynolds, Thomas E.(2002), «Religion Within the Limits of History: Schleiermacher and Religion», Elsevier, January, Vol. 32, pp. 51-70.