بررسی و نقد مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی پرسپکتیویستی

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد

2 دانشجوی دکترای علوم اجتماعی موسسه آموزش عالی علوم‌انسانی(جامعه‌المصطفی, العالمیه)

چکیده

سئوال اصلی این مقاله این است که ریشه­های ناواقع­گرایی و نسبی‌گرایی پرسپکتیویسم در علوم اجتماعی را در کجا باید جستجو کرد، زیرا چنانچه از پیشینه و تاریخ علوم اجتماعی بر می­آید، این علوم فرزند روشنگری‌اند که در نتیجه انتظار می‌رفت در همسویی با اصول و معتقدات روشنگری مانند عقلانیت و امکان‌پذیری شناخت قرار داشته باشند. علاوه بر عوامل تعیین کننده متعددی که بر گرایش علوم اجتماعی بعد از دهه­ پنجاه(قرن بیستم) به           نسبی‌گرایی نقش داشته­اند، نباید از نقش تعیین­کننده مبانی انسان شناختی پرسپکتیویسم که در هرمنوتیک، اگزیستانسیالیسم، جامعه‌شناسی معرفت و... ظهور یافته، چشم­پوشی نمود. دیدگاه­های پرسپکتیویستی عموماً برخلاف دیدگاه مرسوم پیش از خود که می‌پنداشتند انسان موجودی ا­ست با ویژگی­های خاص از جمله عقلانیت که ویژگی هر فرد بشری است، فرض می‌کند که انسان موجودی سیال و وابسته به اوضاع و احوال تاریخی، اجتماعی فرهنگی مشخصی است که با دیگر افراد انسانی و در خوش بینانه‌ترین حالت با دیگر اجتماعات بشری، هیچ  وجه تشابهی ندارد. پرسپکتیویسم، عینیتِ معرفت در علوم اجتماعی را نقادی می‌کند، زیرا مفاهمه، گفتگو و داوری میان آراء و دیدگاه‌ها را ناممکن می‌داند و عقلانیت متداول را نفی می‌کند، به همین جهت از دیدگاهی ناواقع‌گرایانه در فلسفه، علوم اجتماعی و فلسفه دین دفاع می‌کند که تهدید مهمی علیه واقع‌گرایی در علوم انسانی محسوب می­شود. امکان زبان در انسان‌ها، کارآمدی آموزش و اصل همانندی، استدلال­هایی نسبتاً خوب برای اذعان به طبیعتی مشترک در وجود انسان‌ها است که نتیجه باور به پذیرش طبیعت مشترک انسانی، امکان شناخت در علوم اجتماعی خواهد بود.
 
برای دریافت اصل مقاله، از نورمگز و یا مگیران ، آدرس های زیر را کپی و در نوار آدرس مرورگر خود وارد نمایید:
مگیران:
https://www.magiran.com/paper/1669155
نورمگز:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1199300

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Review and Criticism of Perspectivism Social Sciences Anthropological Basis

نویسندگان [English]

  • Ja’far Morvārīd 1
  • Rezā Akbarī 2
1 Assistant Professor, department of Theology & Islamic Sciences, Ferdwosi University, Mashhad
2 PhD candidate of Social Sciences, Al-Mustafa International University
چکیده [English]

The main question of this article is where to look for the roots of non-realism and relativism of Perspectivism within the social sciences. Because just as it shows by the history of social sciences, these sciences are children of the enlightenment era which in conclusion it was expected to be according with the principles and beliefs of the enlightenment such as rationalism and the possibility of understanding. In addition to various determinative factors which played a part in leading the social sciences towards relativism after the mid 20th century, the basis of Perspectivism which was manifested in Hermeneutics, Existentialism, Sociology of Knowledge and … should not be overlooked. The Perspectivism views generally speaking despite of their previous common views which used to think human is a being with special characteristics such as rationality which is the characteristic of every human being, thinks that human is a vague being and depended on specific cultural social, historical circumstance or situation that has no similarity with other people and in the most optimistic situation with other human communities. The Perspectivism criticizes the objectivity of knowledge within the social sciences because it considers dialog and discussion and judgment between view points and views impossible and neglects the common rationality. It is why it defends the view of non-realism in philosophy, social sciences and philosophy of religion and it is considered as a major threat against Realism within the humanities.The possibility of language in humans, practicality of teachings and the principle of Resemblance are decent reasons to express a common nature among humans in which accepting a common nature among humans will be the possibility of knowledge within the social science.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Relativism
  • Humanism
  • Rationality
  • Intersubjectivity
  • Common Nature of Human
  • Historicity
  • Social Constructionism
  • Hermeneutics
  • Resemblance Argument
  • Translation Argument
-         قرآن کریم
-         احمدی، بابک(۱۳۸۲)، معمای مدرنیته، تهران: نشر مرکز.
-         اکبری، رضا(۱۳۹۲)، جایگاه عقل متعارف در پارادایم اسلامی علوم انسانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، قم: جامعه المصطفی(ص) العالمیه.
-         بارینگتون وارد، سیمون  و دیگران(۱۳۷۹)، مقدمه­ای بر شناخت مسیحیت، ترجمه و تدوین همایون همتی، تهران: نقش جهان.
-         پوپر، کارل ریموند(۱۳۸۰)، جامعه باز و دشمنان آن، ترجمة عزت الله فولادوند، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.
-         تریگ، راجر(۱۳۸۲)، دیدگاه‌هایی درباره سرشت آدمی(رویکردی تاریخی)، ترجمه جمعی از مترجمان، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
-         سارتر، ژان­پل(۱۳۶۵)، تهوع، ترجمة امیر جلال­الدین اعلم، تهران: انتشارات نیلوفر.
-         سارتر، جان­بول(۲۰۰۱م)، نظریه فی­الانفعالات، ترجمة سامی محمود علی و عبدالسلام القفاش.
-         سروش، عبدالکریم(۱۳۷۸)، بسط تجربه نبوی، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.
-         رابرتسون، یان(۱۳۹۰)، درآمدی بر جامعه: با تأکید بر نظریه­های کارکردگرایی، ستیز و کنش متقابل نمادی، مشهد:  به نشر.
-         روبینشتاین، دیوید(۱۳۸۶)، مارکس و ویتگنشتاین: پارکسیس اجتماعی و تبیین اجتماعی، ترجمة شهناز مسمی‌پرست، تهران: نشر نی.
-         ریتزر، جورج(۱۳۸۴)، نظریه­ی جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمة محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی.
-         عرب­صالحی، محمد(۱۳۹۱)، تاریخی­نگری و دین، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی.
-         کاپلستون، فردریک چارلز(1385)، تاریخ فلسفه؛ یونان و روم، ج1، چ5، ترجمة سیدجلال­الدین مجتبوی، تهران:  انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش.
-         کاسیرر، ارنست(۱۳۸۸)، رساله­ای در باب انسان: درامدی بر فلسفه فرهنگ، ترجمة بزرگ نادرزاد، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
-         لوید، ژنویو(۱۳۹۰)، «مفهوم عقل از دکارت تا هگل(از منظری فمینیستی)»، فصلنامه ارغنون، شماره15، تهران: سازمان چاپ وانتشارات، ص: 168-137.
-         خاتمی، محمود(۱۳۸۶)، مدخل فلسفه غربی معاصر، به اهتمام مریم سادات، تهران: نشر علم.
-         خاتمی، محمود(۱۳۸۵)، مکاتب فلسفی در قرن بیستم، دانشگاه تهران(درس‌گفتارهای فلسفه غرب دکتر محمد خاتمی)
-         فی، برایان(1389)، پارادایم­شناسی علوم انسانی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-         لاندمان، مایکل(1350)، انسان‌شناسی‌ فلسفی‌، ترجمه‌ و نگارش‌ رامپور صدر نبوی‌، مشهد: نشر کتابفروشی باستان.
-         ملکیان، مصطفی(۱۳۷۷)، تاریخ فلسفه غرب، ج ۴، قم: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه(درس‌گفتارهای فلسفه غرب استاد ملکیان).
-         مطهری، مرتضی(۱۳۸۴)، فلسفه اخلاق، مجموعه آثار ج۲۲، تهران: صدرا.
-         هیدگر، مارتین(۱۳۸۶)، وجود و زمان، ترجمهة محمود نوالی، تبریز: دانشگاه تبریز.
-         هورکهایمر، ماکس(۱۳۷۶)، سپیده دمان فلسفه تاریخ بورژوایی، ترجمه محمد جعفر پوینده، تهران: نشر نی.
-         هیکس، استیون آرنولد کریگ(1394)، تبیین پست مدرنیسم: شک گرایی و سوسیالیسم از روسو تا فوکو، ترجمه حسن پورسفیر، تهران: ققنوس.